دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۹۴ آبان ۷, پنجشنبه

بازهم کشتار و نقش آفرینی تیغه های قیچی جنایت . اسماعیل وفا یغمائی

نه تضمین های سناتورها و روسا و بزرگمردان و بزرگزنان و میلیونها امضا و تضمین،تضمین مقامات امریکا و اروپا و صدها هزار عراقی و روسای عشایر،نه شعارهای ابلهانه اخیرمسلح کردن لیبرتی و در معرض خطر بیشتر قرار دادن ساکنان دهها بار فرو کوفته اش، نه مراسم دهها هزار نفری ویلپنت با مخارج میلیونی و آن همه لباسهای رنگارنگ ،نه فریادهای اعتراض سالیان دراز منتقدان و مخالفان سیاستهای پوشالی و هستی بر باد ده رهبری عقیدتی وشرکت سهامی اش با مسئولیت نامحدودبرای نابود کردن جنون آسای بقایای نسل برباد رفته و در آتش سوخته مجاهد، و نه هیچ چیز دیگر باعث نشد تا فاجعه باز هم برای چندمین بارفرود نیایدو آخوندهای پلید ریشهای متعفن خود را با خون ساکنان فرو کوفته شده لیبرتی خضاب نبندند.
 بازار انعکاسات بین المللی و رسانه ای حتما رونق فراوان دارد ومن تردید ندارم آنان که به راه رفتن بر پای برهنه بر جاده ای از جسدها از تیر شصت تا امروز عادت کرده اند و بر این جاده مقصدی در ناکجا آباد هذیانهای خود میجویند سر حالند و اگر تمام لیبرتی در خون نشسته و نابود شده بود بنظر من تاکید میکنم به نظر من سر حالتر و شاد و شنگول تر بودند.
 ممکن است در نوشته من سخت دلی احساس شود ولی من این را در چنگال درد و رقت قلب مینویسم و به این ایمان دارم.
این کشتار ضد انسانی و بیرحمانه و پلید نه تنها ملایان خونخوار را به شادی نشاند  ،همچنین فرصت دیگریست برای فرصت طلبان،بریدگان، وادادگان و مزدوران،بزدلان فراری از خطر و دیگران را در کام خطر بجا نهادن، تا آنانکه سیزده سال است با پافشاری بر سیاستهای غلط، خونین، بیرحمانه، ریاکارانه و عدم باوراشتباهات استراتژیک وشکست خود و یافتن راهی دیگر، و با فرار از میدان و اختفا، فرصتی بیابند و با طلبکاری خونهای فرو ریخته این مظلومان به روال همیشگی و با اتکا بر سنتهای شرم آور اخلاقی و سیاسی خود هر که را میتوانند ( اگر چه دیگر بیفایده است) بدهکار و جلاد و کارد تیز کن و مسئول این جنایت در کنار خامنه ای بدانند و بنشانند و چند صباحی دیگر فراخنائی برای جولان بیشرمانه و ابلهانه خود بجویند.بروید شرم کنید.
تطابق ماه محرم با کشتار وحشیانه ساکنان مظلوم لیبرتی، فرصت بسیار مناسبی است که با فرار از پذیرفتن مسئولیت ،دوباره فریادهای یاوه و بی محتوای «یا لیتنی کنت معکم» از سوراخ امن مخفیگاه بر کشیده شودوروضه خوانیهای بی محتوای سیاسی خواتین بزدل عطر و گلاب زده ای که برای جان دیگران پشیزی ارزش قائل نیستند شروع شود.... 
دل و دیده از این همه شقاوت و جنایت در منطقه ای که سالهاست در سراسرش جان آدمی بهایش از مزد گورکنان بی ارزشتر است خونبار است اما من بعنوان کسی که سالهاست حد اقل بیست نوشته و شعر  در باره تداوم این کشتارها  و چشم اندازهای بی تردید خونین اینده نوشته ام همین الان در کادرفرهنگ و سنت مذهبی جامعه ایران تاکید میکنم :
اگر چه خامنه ای وآخوندهای پلید حاکم و  دست اندر کاران این کشتار بخوبی و با قدرت تمام نقش شمر و یزید و کشتارگران عاشورا را به نمایش گذاشتند اما رهبر عقیدتی بزدل و ناصادق واهل بیتش پس از سیزده سال غیبت و فرار و در امن زیستن و تساهل در مراقبت از هستی کسانی که همه چیزشان را در طبق اخلاص گذاشته و به بی اخلاص ترین وناصادقترین و ناخالص ترین  رهبران تقدیم کردند هرگز نخواهد توانست باز هم در قالب حسین فرو برود و فریاد یالیتنی برکشد. 
کسانی که میتوانند در عرض ده روز بیست هزار نفر از مردمان هفتاد و دو ملت را برای مراسم ویلپنت سازماندهی و به پاریس روانه کنند تا سخنرانی هفتاد وزیر و وکیل از بیست کشور جهان را بشنوند و خوشحال و خندان باز گردند اگر از همان نخستین سال فرارذلیلانه و روانه کردن ماهشاه خاتون به دیار امن کوشش شده بود بجای این همه معرکه گیری  مسخره و پوشالی سیاسی فقط سالی 300 تن یعنی در هر ماه کمتر از بیست نفر جابجا شوند تمام  ساکنان لیبرتی تا سال 2013 جابجا شده بودند ولی دریغا که ساکنان لیبرتی و اساسا مجاهدین پیرو تنها و تنها ارزش این را دارند که در جنگ میان دو تیغه قیچی فقط و فقط بر سر قدرت و نه هیچ چیز دیگر هر ماه و هر سال کشته شوند و تبدیل به خاطره هائی دردناک و تبدیل به انعکاسات مطبوعاتی و رسانه ای شوند تا در پس جامه های زرد و سرخ و سبز و بنفش ،جلوه لباس سیاه  سوگ و عزای دروغین و ریاکارانه خاتون بیشتر به نظر آید و رهبر جهانسالار  به شدت روانبیمار در خلوت خود رویاهای خود را  تا آنسوی کهکشانها  و تا نوک پیکان تکامل که خود اوست امتداد دهد ... دریغا وبا افکندن آب دهان به چهره آخوندهای جنایتکار حاکم، همچنین بیش از این به این همه نامردی و بی پرنسیبی به پای بند خونهای فرو ریخته، رضا ندهیم و بادا و زودا که پرده های ریا و نامردی و سوداگری با خون و اشک سه نسل فرو افتد و حقیت خود را نشان دهد. راستی که از این نسل چه بجا گذاشتید و با اخرین بقایای این نسل چه میکنیدشما آخوندهای غالب و شما آخوندهای مغلوب....
اسماعیل وفا یغمائی
29 اکتبر 2015 میلادی
روز چندمین کشتار مجاهدان و مبارزان اشرف ولیبرتی 
_______________________________
برای مطالعه بیشتر
چند مقاله و گفتگو از ارشیو در باره قتل عام مجاهدین و هوشیاری هرچه بیشتر تا کی تجزبه

۱ نظر:

همایون بنی آدم گفت...


اخیراً جک استرا، همراه با هیئتی توریستی متشکل از سرمایه داران و مقامات بازنشسته عمدتاًاروپایی و آمریکایی، از ایران دیدن کرد. هر یک از شرکت کنندگان مبلغ سی هزار دلار و هر زوج مبلغ پنجاه هزار دلار جهت هزینه این سفر یک هفته ای پرداخت کرده بودند. اهداف سه گانه برگزار کنندگان این بود که : به جهانیان نشان دهند که ایران دیگرآن غول بی شاخ و دم خونخوار ضد بشر گذشته نیست و با موفقیت مذاکرات اتمی دوران نوین دیپلوماسی خنده و شوخی روحانی - ظریف شروع شده، دوم اینکه امکانات عظیم این بهشت سرمایه داری را به طالبان فرنگی نشان دهند و سوم اینکه دشتی کنند و شیتیلی بابت این کمپین بیست ساله به جیب مبارک بریزند.
این تور مسافرتی گلی بود از گلزار شبکه نیرومندی از سهام داران شرکت نفت ایران و انگلیس سابق و همان هیئت برادران رشیدیان و عالمانی چون اردشیر و شاپور ریپورتر که همراه رضا شاه از هند آمدند و با سرنگونی مصدق و بعداً اعلیحضرت آریامهر به اوج رسیدند. این همان شبکه مرموزی است که به لطف قدرت نفوذ کارگزاران و کارمندانش نقش ایران در بمبگذاری های آرژانتین و الخبار و فرماندهی تفنگداران دریایی آمریکایی در بیروت و سرنگونی هواپیما در لاکربی و ترور مرحوم بختیار و دکتر کاطم رجوی را ماست مالی می کند. دایی جان ناپلئونم نخوانید اما این شبکه رفقایی چون چرچیل و اوباما و جورج سورز و آیت الله مهدوی کنی و جک استرا و بنگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام و جناب برژینسکی و سرکار خانم کریستیان امانپور و پروفسور عالیقدر حبیب الله رمضانی و ملیجکی چون تریتا پارسی و صدها دگر اعضای والا و فرهیخته و جمعی از نوابغ عالم را در چنته دارد، که میچرخند و میچرخانند، جایزه صلح نوبل به عابدان شیرین سخن میدهند و عباس خان را کیا رستم عالم سینما مینمایند. بگذریم.
برادران سپاه که خود را صاحب مجلس میدانند و بلطف قراردادهای خاتم النبیا و امدادهای چینی روسی سری توی سرها در آورده و چون زالو به مام وطن چسبیده و خون میدهند و می خورند و میریزند و دم درازشان از افغانستان تا شاخ آفریقا میجنبد، اصلاً از جک استرا و شرکا ی فتنه هشتاد و هشت که میرفت تا جبهه سپاه – چین - روسیه را سرنگون کند و اروپایی ها را سر کار بیاورد ، دل خوشی ندارند و حاضر نیستند این خوان یغما را با احدی شریک شوند. هزار سیخ به ظریف و روحانی زدند و هرچه توانستند کردند که تحریم ها بمانند و مذاکران الا النهایه مذداکره کنند و دلواپس رژیمند و در مجلس ظریف را خائن می خوانند و سفارت انگلیس می گیرند و حتی این آخری آخرین تیر را انداخته و موشک نوین قاره پیمایی شلیک کردند تا بلکه مذاکرات را بهم بزنند. آقایان دست به هر عملی می زنند تا منافع خود را حفظ نمایند و بازگشت رفقای اروپایی و بنگاه رفسنجانی- روحانی – خاتمی را از کار بیاندازند. دفعه پیش که غرب دوباره فیلش یاد ایرانستان افتاده بود و قرار بود پمپیدو به ایران بیاید، آقایان سر مرحوم بختیار را بریدند و قطار مذاکره را از ریل کنده و بقعر دره فرستادند.
هفته پیش برادران سپاه سپاه هیئتی را برای استقبال از جک استرا به خطه شهید پرور اصفهان فرستادند که رهبر راهنمایشان کرد و خناق گرفتند. برادران اطلاعات سپاه جناب نمازی (یار غار تریتای هندی و بنگاه ناپاک) که بنگاه آتیه تهران را میچرخاند و آن تور مسافرتی را راه انداخته بود را دستگیر کردند و حتماً اطلاعاتی گرفته و دیدند که این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست و هرچه سفیر و وزیر اروپایی ست به زیارت تهران آمده و طواف بازار، نشستند و فکر کردند اگر صد ، صدو پنجاه مجاهد بکشند هم دنیا دوباره یادش می افته تو ایران چه خبره، هم آقای کری که مسئول حفاظت از مجاهدین هست به صرافت میافته و هم مجاهدین میروند و تظاهرات میذارن و آبروی نداشته ظریف را ریخته و برادران میتوانند دوباره قطار مذاکره از ریل خارج و به قعر دره حواله کنند.